۱۳۸۹ آبان ۱۶, یکشنبه

اندر احوالات دختری خراب کار

1. 5شنبه هلک و هلک بلند میشم میرم بانک یه عابر بانک بگیرم ، بعد میرم رمز کارت مادر جان رو عوض کنم، هر چی رمز رو می زنم هی میگه اشتباهه، بنده هم انقده گیجم که نمی دونم الان کارت مبارک رو نوش جان میکنن و خیلی شیک بهم میگن کارت شما بلعیده شد. زنگ می زنم مامان جان...
-مامان جان کارتتون بلعیده شد، تصقیر من نبود به خدا ،دستگاه داغون بود چی کار کنم...
+اشکال نداره دیگه، خورد که خورد...
-نیشم باز میشه و تو دلم می گم :( آخیش دعوا نشدم لااقل)
2.جمعه آزمون دارم، کارت ملی رو می برم، همیشه میان زل می زنن تو چشت که ببینن خودتی یا داداشته، اصلا نگاتم نمی کنن، عجله می کنم میام بیرون، یادم میاد من کارتم و تو کیف نذاشتم پس حتما جا مونده... وای، میام برم داخل، میگه نمی شه، سالن قرنطینه س، شنبه بیا از حراست بگیر ...( بازم همون مکالمه با مادر جان)
3.شنبه رو چون در خانه تشریف دارم خرابکاری نمی کنم اما تا دلتون بخواد تنبلی می کنم... نچ نچ نچ...
4. 1شنبه س، مدارک رو از روز قبل آماده کردم ،لحظه ی آخر میام چک کنم میبینم عکسم نیست، ای خدا من که دست نزدم به اینا، چرا غیب شدن؟؟؟!
تمام کمدامو میریزم بیرون، خبری از عکس نیست یه دونه دیگه هم بیشتر عکس ندارم،هر چی فک می کنم این دوتا عکس چی جوری غیب شدن به جایی نمی رسم، بعد از یک ربع تلاش و جستجو ناامید میشم، برای 10 مین بار و آخرین بار الکی شناسنامه رو می گیرم دستمو ،ورق می زنم...
چشمم به جمال عکس ها روشن میشه. D: واقعا چرا دیده نشدن قبل از اون؟؟!(من کورم ندیدم، مادر جانم نگاه کردن نبود! فک کنم جنه دلش به حالم سوخت عکسا رو برگردوند!)

5.- به مامان می گم ، لیست "م" را به شما ندادم؟؟
+ نه، دسته خودته..
- نیستش ، فک کنم گمش کردم، وای الان کلم رو می کنه واسه دوباره نوشتنش ... چی کار کنم ؟؟! بازم باید بگردم...ولی نیستش...

پررو پررو اعتراض می کنم از بس لوس بارمون اوردین عرضه هیچ کاری رو نداریم ، تقصیر شماست دیگه !!!

حالا نه به این پررویی که من گفتم اما خدایی تقصیر کار نیستن؟؟

پ.ن: امروز ظهر هم یه ادامس قورت دادم ، همچین چسبیده بیخ گلومو ولم نمی کنه که انگار پاره آجر قورت دادم...

۵ نظر:

  1. پیشنهاد می کنم بری تو بخش مدیریت کار کنی. دو روزه همه چی رو به هم می ریزی:)

    پاسخحذف
  2. خیلی هم دلشون بخواد افتخار بدم مدیریت رو قبول کنم.
    واس همه پیش می یاد دیگه خب.

    پاسخحذف
  3. اینا بیشتر از حواس پرتیه حواس پرتیم ماله مشغول بودن فکره...اگر همه عمر خرابکاری میکردی اونوقت میشد گفت دست و پا چلفتی :دی

    پاسخحذف