ساعت 2 شبه، به اتاق فوق العاده بهم ریختم نگاهی می کنم، محاسبه م می گه کمه کم 1 ساعت طول می کشه تمیز کردنش...
روی تخت و خلوت می کنم و پنجره ی اتاق رو باز می کنم بلکه یه هوایی بیاد داخل،
من نمی دونم این چه پاییزیه که 29 روز ازش گذشته و فقط 2 بار آسمونش باریده و قطره هاش و کشیده به این پنجره های دود گرفته ای که اگه هر روزم تمیزشون کنی بازم فاییده ای نداره ...
چه پاییزی که وقتی در خونه رومی بندی پا می زاری توی کوچه وخیابون تمام درختا سبزن و یه سایه برات درست کردن و آفتاب اونقدر داغ که اگه این سایه نباشه همچین تیز روت می شینه که حس می کنی الان کلت سوراخ می شه و بدتر از همش هر چی زیر پات و نگاه می کنی تا شاید 2 تا دونه برگ زرد خشک شده پیدا کنی و از روش رد شی و صدای خش خش خورد شدنشو بشنوی و همزمان هم لذت ببری از صداشو، وقتی برگه گفت: آخ... همون موقع بگی آخی برگ بیچاره رو چرا لهش کردم؟؟ ونبینی....
این چه پاییزی که فقط سرما خوردگیش موند برام به خاطر دیوونه بازی بارون دومش، 10 روز منو مسخره خودش کرده و هنوزم خوب نشده و الان که دارم غرغر می کنم باید جلوی تک سرفه ها و عدسه ها رو بگیرم که کسی بیدار نشه...
به خودم می گم خدا هم دیگه حساب کتاب نداره کاراش...
میرم سمت آشپزخانه گرام ، با بدبختی یه قرص cold stop برمی دارم، یه نگاهی به قد و قوارش می ندازم!!! یعنی این از فینگیله گلوی من پایین میره؟؟؟ حتما می ره که ساختن دیگه...
قرص و می خورم .... یه لیوان روش ... دو لیوان روش.... دیگه واسه لیوان سوم جا ندارم ...
و باید خدمت گرامتون عرض کنم جناب قرص هنوز بیخ گلوی ما به صورت افقی جا خوش کرده و هر چه قسمش می دیم بابا، جون مادرت برو پایین ،نمی شنوه که نمی شنوه...
اینم از برکات پاییز عزیزمان که مثل تازه عروس ها داره برامون ناز می کنه...
__________________________________________________________________
پ.ن: خودمان را کشتیم یه عکس بذاریم اینجا نشد. اگه کسی می تونست کمکم کنه، کمکم کنه... D:
روی تخت و خلوت می کنم و پنجره ی اتاق رو باز می کنم بلکه یه هوایی بیاد داخل،
من نمی دونم این چه پاییزیه که 29 روز ازش گذشته و فقط 2 بار آسمونش باریده و قطره هاش و کشیده به این پنجره های دود گرفته ای که اگه هر روزم تمیزشون کنی بازم فاییده ای نداره ...
چه پاییزی که وقتی در خونه رومی بندی پا می زاری توی کوچه وخیابون تمام درختا سبزن و یه سایه برات درست کردن و آفتاب اونقدر داغ که اگه این سایه نباشه همچین تیز روت می شینه که حس می کنی الان کلت سوراخ می شه و بدتر از همش هر چی زیر پات و نگاه می کنی تا شاید 2 تا دونه برگ زرد خشک شده پیدا کنی و از روش رد شی و صدای خش خش خورد شدنشو بشنوی و همزمان هم لذت ببری از صداشو، وقتی برگه گفت: آخ... همون موقع بگی آخی برگ بیچاره رو چرا لهش کردم؟؟ ونبینی....
این چه پاییزی که فقط سرما خوردگیش موند برام به خاطر دیوونه بازی بارون دومش، 10 روز منو مسخره خودش کرده و هنوزم خوب نشده و الان که دارم غرغر می کنم باید جلوی تک سرفه ها و عدسه ها رو بگیرم که کسی بیدار نشه...
به خودم می گم خدا هم دیگه حساب کتاب نداره کاراش...
میرم سمت آشپزخانه گرام ، با بدبختی یه قرص cold stop برمی دارم، یه نگاهی به قد و قوارش می ندازم!!! یعنی این از فینگیله گلوی من پایین میره؟؟؟ حتما می ره که ساختن دیگه...
قرص و می خورم .... یه لیوان روش ... دو لیوان روش.... دیگه واسه لیوان سوم جا ندارم ...
و باید خدمت گرامتون عرض کنم جناب قرص هنوز بیخ گلوی ما به صورت افقی جا خوش کرده و هر چه قسمش می دیم بابا، جون مادرت برو پایین ،نمی شنوه که نمی شنوه...
اینم از برکات پاییز عزیزمان که مثل تازه عروس ها داره برامون ناز می کنه...
__________________________________________________________________
پ.ن: خودمان را کشتیم یه عکس بذاریم اینجا نشد. اگه کسی می تونست کمکم کنه، کمکم کنه... D:
قالبت قشنگ شده.
پاسخحذفدیروز که من مردم از گرما.
چرا، برگا یواش یواش دارن تو هوا چرخ می زنن، اما هنوز هوا داره ناز می کنه.
ممنون،
پاسخحذفوالا ما که هر چی برگ می بینیم ، سبز و سر حال چسبیدن بیخ شاخه هاشون...
آره، از پائيز هم فقط به ما تا حالا سرماخوردگيش رسيده. بگم حكيم باشي واسه تو هم نسخه بپيچه؟ : )
پاسخحذفتجویز کنه، ما که امکاناتش رو نداریم...
پاسخحذفمیمونیم تو خماری ...
تازه این دارو نایابه...
همه چی تو این مملکت قاطی کرده همه چیییییییییییییی...
پاسخحذفهوا... آدما...همه چی
حالا شما انقدر خودت رو ناراحت نکن...
پاسخحذفنازش رو می خریم حل می شه...
بابا خوش بحالتون که دوبار بارون اومده اونجا... ما که برای بارون احتمالا باید تا آذر یا شاید دی صبر کنیم و دعای بارون بخونیم بلکم بیاد. اینجا جنوب است.
پاسخحذفاونو یادم رفته بود. میخواستم بگم همون قالب اولی که گذاشته بودی خیلی قشنگ تر بود.
چی بگم، ایشالا اونجا هم زودتر بارون بیاد...
پاسخحذفواسه قالبم هر کی یهبا یکی موافقه من چه کنم...
قالب قبلی واسه خوندن نوشته ها سخت بود...
اینم موقتیه...
باز عوضش می کنم سر فرصت...